مساله اصلی در این مقاله تبیین و توضیح شرایطی است که جان مک داول برای تحقق شناختی عینی، یعنی تحقق وضعیتی که در آن فعالیت عقلانی ما پاسخ گو به واقعیت است، تعیین می کند. با توضیح این شرایط، در واقع راه حل مک داول برای حل مسئله معرفت شناختی ارتباط ذهن و جهان و به عبارت دقیق تر نسبت تفکر و جهان روشن می شود. بدین جهت نظریات مک داول در دو محور مطرح می شود: اول تحلیل درمان گرانه او درباره علل ایجاد این مساله و دوم نظریات ایجابی او که بیان گر طرز تلقی خاص او از جهان، ذهن، طبیعت گرایی در فلسفه ذهن و جایگاه تجربه در نظام توجیه است.